رومیزی قلاب بافی
مادر عزیزم..., قوری پوش مخمل قرمزی داشت که برای تزیین, این مدل بافت را روش وصل کرده بود.
سالها بعد , وقتی برای جهیزیه ام دنبال مدل بافت بودم ؛ از روی اون قوری پوش هم بافتم و بهش یک دوره هم اضافه کردم تا مناسب میز عسلی باشه .
حالا 25 ساله که این رو میزی رو دارم و هر وقت چشمم بهش میافته به یاد مادر تازه از دست رفته ام میافتم . مــــــــــــادرم که همیشه حامی و عیب پوش من بود 2سال ونیم پیش به دیار باقی رفت و حالا خاطراتش به اندک بهانه ای بامنه و همیشه تو ذهنمه و فکر می کنم زنده ی زنده است.
هر کاری که انجام میدم ؛ نیت می کنم که بصورت خیرات به روحش هدیه بشه و این پست هم به همین نیت ارائه شده .
خدایا ... به روح همه اسیران خاک ؛ از آدم تا قیامت نور و رحمت هدیه بادا. صلواة.
سالها بعد , وقتی برای جهیزیه ام دنبال مدل بافت بودم ؛ از روی اون قوری پوش هم بافتم و بهش یک دوره هم اضافه کردم تا مناسب میز عسلی باشه .
حالا 25 ساله که این رو میزی رو دارم و هر وقت چشمم بهش میافته به یاد مادر تازه از دست رفته ام میافتم . مــــــــــــادرم که همیشه حامی و عیب پوش من بود 2سال ونیم پیش به دیار باقی رفت و حالا خاطراتش به اندک بهانه ای بامنه و همیشه تو ذهنمه و فکر می کنم زنده ی زنده است.
هر کاری که انجام میدم ؛ نیت می کنم که بصورت خیرات به روحش هدیه بشه و این پست هم به همین نیت ارائه شده .
خدایا ... به روح همه اسیران خاک ؛ از آدم تا قیامت نور و رحمت هدیه بادا. صلواة.